پسته کوچولوی ما

هفته ی 18

دو سه هفته ی گذشته به این نتیجه رسیدم که بارداری به اون راحتی که فکر میکردم هم نیست! امروز اولین روز هفته ی 18 ام است و نینی اندازه ی یک فلفل دلمه ای! کم خوابی، درد معده و دل پیچه فقط تعدادی از عوارضی بوده که توی این چند هفته تجربه کردم. همچنان به قلب نینی کوچولومون گوش میدیم و ذوق میکنیم. بی صبرانه منتظرم که تکونهاش رو حس کنم و بتونم حس نزدیکتر و واقعی تری داشته باشم. نینی ما هنوز خیلی کوچیکه و خیلی خودش رو نشون نداده. خونریزی همچنان ادامه داره ولی خیلی کمتر شده. دکترم بهم هیچ دارو یا توصیه ی خاصی نداد و فقط گفت که تا جایی که میتونی بیشتر استراحت کن. حتی با سرکار آمدن و پله بالا پایین کردنم هم مشکلی نداشت!  ولی من به محض ...
22 آبان 1393

هفته ی 15

تا اینجای بارداری، هفته ی 15 ام سختترین هفته ما بوده.  سه شنبه ی هفته ی گذشته، ساعت 4:30 عصر از روی صندلی کارم بلند شدم که بریم خونه. به محض بلند شدن از جام احساس عجیبی کردم همراه به دل درد ناگهانی خیلی زیاد. همونجا فهمیدم که شدیدا در حال خونریزی هستم. اینقدر وحشتناک بود که تا وقتی به بیمارستان رسیدیم به یقین رسیده بودیم که پسته ی عزیزمون رو از دست دادیم.  توی بیمارستان اول ازم آزمایش خون گرفتن و منتظر نتیجه شدیم. وقتی که مطمئن شدن که سقط در کار نبوده، پرستار گفت تا دکتر بتونه بیاد داپلر برامون میذاره که صدای قلب کوچولوش رو بشنویم و خیالمون راحت بشه.  بعد هم که دکتر اومد و سونوگرافی کرد و گفت نینی کاملا سالمه ولی برای...
7 آبان 1393
1